احیای قلبی ریوی بر اساس دستورالعمل 2010
احیاء قلبی-ریوی شامل اقداماتی است که برای بازگرداندن اعمال حیاتی دو عضو مهم قلب و مغز انجام میشود و تلاش میشود تا گردش خون وتنفس به طور مصنوعی تا زمان برگشت جریان خون خودبه خودی بیمار برقرار شود.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی نظام پرستاری چون بدون این اقدامات به علت فقدان اکسیژن مرگ مغزی دائمی در عرض زمان کمتر از 4 تا 6 دقیقه زمان طلایی است. ایست قلبی- تنفسی از خطیرترین وضعیتهایی است که به اقدام فوری برای حفظ حیات و پیشگیری از ضایعات جبران ناپذیر اندامهای حیاتی بدن دارد.
این اقدامات بر اساس پروتکلهای خاصی لازمه اجرای آن کسب دانش ومهارت فرد احیاگر است درحال حاضر فقط 10درصد موارد احیاء داخل یا خارج از بیمارستان موجب بقاء طولانی مدت بیماران میشود.
بر اساس آخرین تغییرات دستورالعمل 2010 تشخیص سریع موارد SCA بر اساس عدم پاسخ دهی و فقدان تنفس نرمال و تاکید بر چک تنفس با نگاه کردن به قفسه سینه، گوش دادن به صدای تنفسی و احساس جریان هوا که وجود ندارد.
از موارد بعدی این دستورالعمل تشویق به احیاء فقط با ماساژ قلبی برای فرد آموزش ندیده حاضر در صحنه است همچنین تغییر توالی CPR به صورت ماساژ قلبی پیش از تنفس مصنوعی (CAB به جای ABC).
این دستورالعمل تاکید دارد پرسنل درمانی باید ماساژ قلبی/احیای قلبی – ریوی را تا زمان بازگشت خود به خود جریان خون (ROSC) یا Termination of Resuscitation Effect ادامه دهد. همچنین بر انجام SCA با کیفیت بالا (ماساژ قلبی با سرعت و عمق کافی، بازگشت کامل قفسه سینه به حالت اول پس از هر ماساژ، حداقل وقفه در ماساژهای قلبی و پرهیز از دادن تهویه بیش از حد) تأکید بسیار دارد.
بر اساس دستورالعمل 2010 عدم کنترل نبض توسط پرسنل درمانی، ساده کردن الگوریتم BLS در برزگسالان با اصلاح الگوریتم پیشین و انجام هم زمان ماساژ قلبی، ارزیابی راه هوایی، دادن تنفس مصنوعی، تشخیص نوع ریتم و دادن شوک (در صورت لزوم) توسط تیم هماهنگ و یکپارچه آموزش دیده توصیه می شود.
BLS باید به همه افرادی که احتمال می رود در صحنه ایست قلبی حضور داشته باشند آموزش داده شود. می توان به عموم مردم SCA فقط با ماساژ قلبی یا CPR ترکیبی (ماساژ قلبی و تهویه) را آموزش داد.
در دستورالعمل سال 2000 برای شناسایی علایم وجود گردش خون، چک نبض کاروتید مطرح شده بود که برای عموم مردم کاری زمانبر و دشوار است از طرفی مطالعات سودمندی و قابل اعتماد بودن آن را ثابت نکرده اند .
در مطالعات بعدی همچنین نشان داده شد که در تشخیص تنفس نرمال نیز ممکن است اشتباه رخ دهد به ویژه زمانی که زجر تنفسی وجود دارد.
در دستورالعمل سال 2010 عدم وجود تنفس نرمال در فرد بدون پاسخ، بهترین ملاک برای تشخیص ایست قلبی است که در این حالت CPR سریع باید آغاز شود.
بر اساس مستندات موجود مشخص شده است که وقفه در بین ماساژ قلبی سبب کاهش بقا می شود پس منطقی است دادن تنفس ها مستقل از ماساژ قلبی باشد.
یک راه دیگر برای کاهش وقفه در ماساژ قلبی انجام CPR فقط با ماساژ قلبی است که این مورد فقط برای مدت زمان محدودی کمتر از 5 دقیقه در موارد ایست قلبی غیر آسفکسی موثر است و به عنوان استانداردی در ایست قلبی خارج از بیمارستان توصیه نمی شود.
با این حال در رابطه با ماساژ قلبی چه در خارج و چه در خارج بیمارستان اشتباه در تعداد و عمق ماساژ قلبی اجتناب ناپذیر است.
حمیده رئیسی، كارشناس ارشد پرستاری داخلی جراحی
مدیر دفتر توسعه آموزش دانشكده پرستاری و مامایی بیمارستان حضرت فاطمه (س) شیراز