بررسی تاثير مکمل ياری با ويتامين C تزريقی بر ميزان خستگی بيماران همودياليزی

چکیده

اهداف: خستگی يکی از شايع ترين عوارض جانبی دياليز و از عمده ترين تشخيص های پرستاری در بيماران همودياليزی بوده و می تواند به عنوان يک علامت هشدار دهنده زيستی، حوادث قلبی عروقی و مرگ و مير حاصل از آن را در اين بيماران پيشگويی نمايد. با توجه به اينکه کاهش سطح ويتامين C سرمی يکی از عمده ترين دلايل ايجاد خستگی در اين بيماران است، اين مطالعه با هدف "بررسی تاثير مکمل ياری با ويتامين C تزريقی بر ميزان خستگی در بيماران همودياليزی" انجام شد.

روش­ها: در يک کارآزمايی بالينی تصادفی دو سو کور، 177 بيمار مبتلا به نارسايی مزمن کليه مراجعه کننده به بخش های همودياليز بيمارستان های بقيه الله (عج) و شهيد چمران شهر تهران، در سه گروه پلاسيبو، کنترل و آزمون در سال 1391 مورد بررسی قرار گرفتند. علاوه بر تکميل پرسشنامه اطلاعات جمعيت شناختی، به منظور تعيين ميزان خستگی از پرسشنامه استاندارد چند بعدی نيز قبل و بعداز مداخله استفاده شد. سپس در گروه مورد يک آمپول 5/2 سي­سی حاوی 250 ميلی گرم ويتامين C به صورت 3 بار در هفته در پايان هر نوبت دياليز از طريق مسير وريدی و به مدت 8 هفته تزريق شد. در گروه شاهد همان ميزان و به همان مدت، دارونمای نرمال سالين تزريق شده و در گروه کنترل هيچ مداخله ای صورت نگرفت. به منظور تجزيه و تحليل آماری داده ها و مقايسه بين گروه­ها، از نرم افزار آماری SPSS17 و آزمون های کای اسکوار، تی مستقل، تی زوجی و آنوا استفاده شد.

يافته ها: قبل از شروع مداخله، شکايت از خستگی در 6/81 % از بيماران وجود داشت و 7/30 درصد از آنان از خستگی شديد رنج می بردند. ابعاد کاهش فعاليت، خستگی جسمی و خستگی عمومی به ترتيب نسبت به ديگر ابعاد پنج گانه خستگی، ميانگين بالاتری داشته و ميانگين جمع نمرات ابعاد پنجگانه خستگی 92/15 ± 39/65 بود . پس از اتمام مداخله تفاوت معنی داری در يافته ها بين سه گروه مشاهده شد ( p<0.05 ) و ميانگين خستگی در گروه مورد به 82/13 ± 28/52 کاهش يافت.

نتيجه گيری : مکمل ياری با ويتامين C ، می تواند خستگی را در بيماران همودياليزی به طور معنی داری کاهش داده و به عنوان يک راهکار ساده، ايمن و ارزان قيمت مطرح شود.

منبع: مجله بین المللی پرستاری مراقبت های ویژه

عوامل موثر در پذيرش فناوری اطلاعات از ديدگاه پرستاران شاغل در بخش مراقبت ويژه

چکيده

اهداف: استفاده از فن آوری اطلاعات برای پيشگيری از حوادث ناگوار ناشی از خطاهای پزشکی ، کاهش مرگ و مير و کاهش طول مدت اقامت بيش از بيش مورد توجه قرار دارد. هدف از انجام اين مطالعه درک پذيرش فن آوری اطلاعات توسط پرستاران مراقبت ويژه بر اساس مدل پذيرش فناوری بود.

روش ها: اين پژوهش از نوع توصيفی تحليلی بود. 47 پرستار شاغل در بخش مراقبت ويژه به روش دردسترس در سال 1390 از 3 بيمارستان منتخب از شهر تهران ا نتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات پرسش نامه مبتنی بر مدل پذيرش فن آوری و تئوری رفتار برنامه ريزی شده با در نظر گرفتن متغير اعتماد بود. ارتباط بين سازه های اصلی مدل با آزمون اسپيرمن رو و آزمون رگرسيون ساده برای پيش بينی ارتباط بين سازه های مدل پذيرش فن آوری مورد استفاده قرار گرفت. داده ها با نرم افزار 16 SPSS و آزمون های آماری توصيفی و استنباطی تجزيه و تحليل شدند.

يافته ها: سطح تحصيلات پرستاران با اعتماد آن ها از فن آوری اطلاعات ارتباط معنادار نشان داد ( 022/0= p ). بين اعتماد و درک از سهولت استفاده همبستگی قوی وجود داشت. بين سازه های نگرش، کنترل رفتاری و هنجار ذهنی با تمايل پرستاران به استفاده از فن آوری اطلاعات همبستگی وجود نداشت. تمايل رفتاری به استفاده از فن آوری تا اندازه ای تحت تاثير درک از سهولت استفاده قرار می گرفت.

نتيجه گيری: برنامه ريزان آموزشی و مديران فن آوری اطلاعات با تقويت سازه های درک از سهولت استفاده، هنجار ذهنی و اعتماد می توانند تمايل به استفاده از فن آوری توسط پرستاران مراقبت ويژه را ارتقا بخشند.

منبع: مجله بین المللی پرستاری مراقبت های ویژه

تاريخچه مدارك پزشكي در ايران و جهان

            

آثار و سوابق به دست آمده نشان مي‌دهد كه تــاريـخـچــه مــدارك پــزشـكــي بــه مــوازات علـم پـزشـكي پيش مي‌آمده است چون علم طبابت هميشه احتياج به وجود ركورد (مدارك) جهت ثبت نام داشته و استفاده از مدارك پزشكي در رسيدن به كشفيات تازه علم پزشكي بسيار موثر بوده است . بقايائي از مدارك پزشكي بر ديواره غارهاي عصر حجر كه برخي در اسپانيا است به جـا مانده كه آن‌ها به 25000 سال قبل از ميلاد مي‌رسد. البته شكل مدارك پزشكي در آن زمان با چگونگي آن در اين زمان كاملا متفاوت بوده است ولي جنبه مشترك آن‌ها كه ضبط اطلاعات طـبي براي زمان‌هاي بعد است در هر دو يكي است.

ادامه نوشته

تاثیر لمس تماسی در کاهش میزان اضطراب بیماران قلبی

نتایج یک پایان نامه کارشناسی ارشد پرستاری نشان داد که لمس تماسی سبب کاهش میزان اضطراب بیماران قلبی می شود.

هما ظاهر با تاکید بر تاثیر مداخلات پرستاری در مراقبت با کیفیت تر از بیماران اظهار کرد: در بررسی اولیه برای پایان نامه کارشناسی ارشد پرستاری متوجه نتایج مطالعات خانم هنریکسون بر روی بیماران بستری در بخش آی.سی.یو و تاثیر عملکرد پرستاران بر مراقبت از این بیماران شدم.

وی ادامه داد: در این مطالعات انواع ماساژها بررسی می شد این ماساژها بدون نیاز به تکنیک خاصی از نوع تماس پوست با پوست و به همراه فشار اندکی انجام می شد.

این کارشناس ارشد پرستاری افزود: لمس تماسی به کمک نرمه انگشتان با فشار یکنواخت و ملایم از بخش دیستال اندام آغاز و به تدریج به بخش پروگزیمال ادامه می یابد به طور مثال از نوک انگشتان تا بخش بازویی دست.

ظاهر با بیان اینکه برای ارزیابی میزان اضطراب از پرشسنامه استفاده شد، گفت: در این پرشسنامه 3 عامل استرس، اضطراب و افسردگی سنجیده شد.

وی جامعه مورد مطالعه را 80 نفر برشمرد و افزود: از هر 2 گروه مرد و زن استفاده شد و به لحاظ فرهنگی برای بیماران مرد پرستار مرد و برای بیماران زن از پرستار زن استفاده شد. مداخله به مدت 5 روز و روزانه نیم ساعت انجام شد و روز پس از مداخله میزان اضطراب بیمار سنجیده می شد.

تاثير دهانشويه کلرهگزيدين در پيشگيری از بروز پنومونی

چکیده مقاله:

اهداف: کلونيزاسيون دستگاه تنفسی-گوارشی و آسپيراسيون ترشحات آلوده به دستگاه تنفسی تحتانی دو فرآيند مهم در بيماري­زايی عفونی مرتبط با تهويه مصنوعی هستند. هدف اين مطالعه، تعيين تاثير دهان­شويه کلرهگزيدين گلوکونات 2/0% در پيشگيری از بروز پنومونی مرتبط با تهويه مصنوعی ديررس و اثر متقابل آن با شدت بيماری بود.

روش­ها: در اين کارآزمايی بالينی، 80 بيمار تازه بستري­شده در بخش مراقبت ويژه عمومی بيمارستان لقمان حکيم به روش نمونه­گيری در دسترس انتخاب شدند و به­صورت تصادفی در دو گروه قرار گرفتند. گروه مداخله دو بار در روز دهان­شويه کلرهگزيدين و گروه کنترل دوبار در روز دهانشويه با سرم نمکی دريافت کردند. پنومونی به­وسيله نسخه تعديل­شده معيار بالينی پنومونی تشخيص داده شد. از آزمون­های مجذور کای، دقيق فيشر و تی زوجی برای تجزيه و تحليل داده­ها استفاده شد.

يافته‌ها: 25/16% کل بيماران به پنومونی ديررس مبتلا شدند (به­ترتيب 5 و 25% در گروه‌های مداخله و کنترل). آزمون دقيق فيشر اختلاف معنی‌داری بين دو گروه از نظر ابتلا به پنومونی ديررس نشان داد (05/0>p). ميانگين نمره شدت بيماری در گروه کلرهگزيدين 41/26 و در گروه سرم نمکی 95/23 بود که از نظر آماری اختلاف معني­داری داشتند (001/0>p). بيماران با شدت بيماری بالاتر در گروه کلرهگزيدين به پنومونی مبتلا نشدند.

نتيجه‌گيری: پاکسازی انتخابی دستگاه گوارش با دهان­شويه دو بار در روز محلول کلرهگزيدين در پيشگيری از پنومونی تفاوتی با سرم نمکی ندارد، اما می‌تواند سبب کاهش بروز پنومونی ديررس شود و در بيماران با وضعيت جسمانی بدتر موثر است.

نويسندگان:

هادی رنجبر*، صديقه جعفری، فرهاد کامرانی، حميد علوی مجد، فريده يغمائی و علی عسگری

تاثیر عطر درمانی و ماساژ بر کاهش درد مبتلایان به ام.اس

نتایج یک پایان نامه کارشناسی ارشد پرستاری نشان داد: ماساژ و عطردرمانی تاثیر قابل توجهی بر ویژگی های درد بیماران مبتلا به ام.اس می گذارد که البته تاثیر عطردرمانی بیش از ماساژ بوده است.

شمعانه محمدی دانش آموخته کارشناسی ارشد دانشکده پرستاری مامایی شهیدبهشتی به راهنمایی فروزان آتش زاده شوریده تاثیر ماساژ با منتول(حاوی اسانس نعنا فلفلی) با روغن بادام شیرین بر درد بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس در مازندران در شهر ساری را بررسی کرد.

در این پژوهش آورده شده است: مولتیپل اسکلروزیس (ام.اس) از بیماری های شایع سیستم خودایمنی است. میزان شیوع آن در جمعیت کلی جهان 1/0 درصد است و سن شروع این بیماری غالباً بین 20 تا 40 سالگی است و اکثراً زنان جوان را تحت تاثیر قرار می دهد. درد یکی از تظاهرات بالینی ناخوشایند ام.اس است. از جمله یافته های قابل توجه در مطالعات اخیر، بدون درمان ماندن درد در بیماران مبتلا به ام.اس است.

تسکین درد، جزو مداخلات مهم پرستاری است و امروزه استفاده از درمانهای تکمیلی برای مشکلات مربوط به درد افزایش یافته است. ماساژ و عطردرمانی جزئی از درمانهای تکمیلی است که بر اساس مطالعات انجام شده می تواند بر کاهش درد تاثیرگذار باشد.

در این پژوهش 80 بیمار مبتلا به ام.اس عضو در انجمن ام.اس استان مازندران به روش مبتنی بر هدف انتخاب شدند و از معیارهای ورود به مطالعه ابتلاء به ام.اس، زنان بین 20 تا 40 سال، وجود درد در یکی از اندام های انتهایی یا کمر، نداشتن ممنوعیت انجام ماساژ و نداشتن سابقه آلرژی، سردرد و بیماری های تنفسی بود.

بیماران به 2 گروه ماساژ و عطردرمانی تقسیم شدند که ماساژ با استفاده از روغن بادام شیرین 2 روز به مدت 15 دقیقه و در گروه عطردرمانی با منتول (حاوی اسانس نعنا) انجام شد و ویژگی های درد قبل و بعد از انجام مداخله ثبت و مقایسه شد.

یافته های پژوهش حاکی از آن است که هر دو مداخله ماساژ و عطر درمانی تاثیر قابل توجهی بر کاهش میزان درد دارد اما تاثیر عطر درمانی بیش از ماساژ است.

سازمان نظام پرستاری

تاثير محلول ۵۰ درصد عسل در پيشگيري از ضايعات دهاني بيماران در کما

نتايج پايان‌نامه كارشناس ارشد پرستاري حاكي از آن است كه تاثير محلول 50 درصد عسل در پيشگيري از بروز ضايعات دهاني بيماران در وضعيت اغما بستري در بخش‌هاي مراقبت ويژه بيش از محلول يك درصد بي كربنات سديم است.

فرشيد راسخي دانش‌آموخته دانشكده پرستاري دانشگاه علوم پزشکی بقيه‌الله(عج) در پايان‌نامه خود برای اخذ مدرك كارشناسي ارشد با گرايش آموزش داخلي – جراحي تاثير دهانشويه با دو محلول بي‌كربنات سديم و عسل در پيشگيري از ضايعات دهاني بيماران در وضعيت اغما بستري در بخش‌هاي مراقبت ويژه تهران را بررسي كرد.

پژوهش حاضر يك مطالعه نيمه تجربي است كه در بيمارستانهاي منتخب شهر تهران انجام شده است هدف از اين مطالعه، بررسي مقايسه‌اي تاثير دهانشويه با دو محلول بي‌كربنات سديم و عسل و پيشگيري از ضايعات دهاني بيماران در وضعيت اغماء بستري در بخش‌هاي مراقبت ويژه است.

در اين پژوهش 60 بيمار كه بر اثر ضربه مغزي، حوادث عروقي مغز و ساير موارد، دچار اختلال در سطح هوشياري و گلاسكو كماي كمتر از هشت داشته‌اند، در دو گروه 30 نفره مورد بررسي قرار گرفتند.

هر دو گروه از نظر متغيرهاي سن، علت بستري، سابقه مصرف سيگار، سطح هوشياري بر اساس معيار اغماي گلاسكو، وجود لوله تراشه، ميزان اكسيژن مصرفي، وسيله اكسيژن‌رساني، استفاده از بخور، ساكشن دهان و نوع آنتي‌بيوتيك‌هاي مصرفي تفاوت معني‌داري نداشتند.

هر يك از گروهها با يكي از دو محلول ياد شده روزي 3 بار و طي يك هفته دهانشويه شدند پيش از هر بار دهانشويه، دهان بیماران از نظر ضايعات دهانی بررسي و مشاهدات انجام شده در چك ليست ثبت شد و وضعیت دهان بیماران نمونه‌ در پژوهش از نظر رنگ، حالت، زخم و وجود پلاك در لب، زبان و مخاط دهاني بررسی شد. همچنین عوامل ميكروبي نيز قبل و بعد از مداخله توسط كشت دهاني بررسي شد.

چون بيشتريت ضايعات در روز هفتم ظاهر شدند براي بررسي نتايج و تحليل روز هفتم مدنظر قرار گرفت در هيچ يك از 2 گروه زخم دهان مشاهده نشد اما مشخص شد برای پيشگيري از ساير ضايعات دهاني يادشده محلول ۵۰ درصد عسل موثرتر از محلول يك‌درصد بي‌كربنات سديم است.

لینک مفید برای مشاهده ی رتبه ی مجلات

ابتدا وارد آدرس زیر شوید

http://www.journal-ranking.com

در منوی ranking گزینه ی listCommonRanking کلیک کنید و پرستاری را انتخاب نمایید نتایج در صفحه نمایش داده می شوند.

اعداد زیر ستون B2 به روش محاسبه ی Impact Factor محاسبه شده اند.

تعيين شيوع تداخلات دارويی بالقوه در بخش مراقبت های ويژه

 اهداف: زمانی که يک دارو عملکرد داروی ديگر را دچار تغيير کند، تداخلات دارويی رخ داده است. مطالعه­ی حاضر با هدف بررسی ميزان تداخلات دارويی بالقوه در بخش مراقبت­های ويژه انجام شد.

  روش­ها: در مطالعه­ی گذشته­نگر حاضر، نسخ 24 ساعت اول 371 بيمار بستری در بخش مراقبت­های ويژه­ی بيمارستان شهيد باهنر کرمان از نظر تعداد و نوع تداخلات دارويی و عواملی از قبيل تعداد داروهای دريافتی، سن، جنس، مدت زمان بستری در بخش مراقبت­های ويژه و تعداد پزشکان تجويز کننده دارو مورد بررسی قرار گرفت. به منظور تعيين تعداد و نوع تداخلات دارويی، از کتاب مرجع تداخلات دارويی Facts استفاده شد و تجزيه و تحليل آماری داده­ها در نرم­افزار آماری SPSS18 متناسب با اهداف پژوهش از آمار توصيفی، آزمون­های آماری همبستگی پيرسون، تی مستقل و آناليز واريانس انجام شد.

  يافته­­ها: از نظر نوع داروهای دريافتی 77 قلم داروی متفاوت مشخص شد و در کل 2091 مورد تجويز دارو در نسخه­ها يافت شد که به طور متوسط سهم هر بيمار، (5/1) 6/5 دارو بود. در مجموع بررسی داروهايی که بيماران بخش مراقبت های ويژه در 24 ساعت اول دريافت کرده بودند ، 726 مورد تداخل دارويی يافت شد. تداخلات تأخيری، متوسط و امکان پذير، بيشترين درصد تداخلات را به خود اختصاص داده بودند . نتايج نشان دهنده­ی ارتباط معني­دار بين تعداد تداخلات دارويی با تعداد داروی تجويز شده، سن، جنس، مدت زمان بستری و تعداد پژشکان تجويز کننده دارو بود.

  نتيجه گيری: بيماران بستری در بخش مراقبت­های ويژه با داشتن بيشتر عوامل خطر تداخلات دارويی، در خطر بالايی از تداخلات دارويی قرار دارند که اين امر مستلزم توجه بيشتر تيم درمانی به اين موضوع است.

دانلود متن کامل (PDF)

استفاده از یخ در کاهش میزان درد ناشی از رگ گیری در کودکان موثر است

                            

نتایج بررسی یک گروه پرستاری نشان داد که میزان اثربخشی یخ و کرم EMLA در کاهش درد ناشی از رگ گیری در کودکان بستری در بخش اورولوژی بیمارستان مرکز طبی کودکان یکسان است.

درد رگ‌گيری يکی از عوامل عمده استرس در کودکان بستری در بيمارستان است و وظيفه پرستار انجام اين رويه به شيوه‌ای است که حداقل ناراحتی را برای کودک به دنبال داشته باشد.

اين پژوهش با هدف مقايسه دو روش استفاده از کرم املا و يخ پيش از رگ‌گيری بر کاهش درد ناشی از آن و نيز مقايسه اين دو روش با عدم مداخله صورت گرفته است. اين بررسی مداخله‌ای روی 90 کودک 3 تا 12 ساله بستری در بخش اورولوژی بيمارستان مرکز طبی کودکان که تحت رويه رگ‌گيری قرار گرفته‌اند، انجام شد.

آن‌ها به سه گروه مداخله با کرم EMLA، مداخله با يخ و بدون مداخله تقسيم شدند. برای دو گروه مداخله پیش از رگ‌گيری کرم EMLA يا يخ استفاده شد. شدت درد هر سه گروه پس از رگ‌گيری با دو مقياس خودگزارش‌دهی FACES و مشاهدات پرستار CHEOPS سنجيده شد. تجزيه و تحليل داده‌ها از آمار توصيفی و آمار استنباطی مثل آزمون کروسکال واليس و من‌ويتنی با استفاده از نرم‌افزار SPSS v.15 انجام گرفت.

نتايج نشان داد ميانگين (انحراف معيار) شدت درد بر اساس مقياس FACES در سه گروه استفاده از کرم EMLA، استفاده از يخ و بدون مداخله به ترتيب (3)79/2، (4)81/2 و (7)27/2 و ميانگين و انحراف معيار شدت درد بر اساس مقياس CHEOPS در سه گروه استفاده از کرم EMLA، استفاده از يخ و بدون مداخله به ترتيب (4)15/2، (8)39/2 و (9)17/2 بود. آزمون کروسکال واليس نشان داد که بين اين سه گروه از لحاظ آماری در شدت درد حين رگ‌گيری با هر دو مقياس با 001/0p< اختلاف معنادار وجود دارد. همچنين آماره من‌ويتنی نشان داد شدت درد بر اساس هر دو مقياس در دو گروه EMLA و بدون مداخله و نيز دو گروه يخ و بدون مداخله با 001/0p< اختلاف معنادار وجود دارد ولی بين دو گروه EMLA و يخ ارتباط معناداری يافت نشد.

بر همین اساس، چون استفاده از روش‌های غيردارويی در تسکين درد از نظر هزينه و در دسترس بودن بر روش‌های دارويی ارجح هستند با توجه به نتايج به دست آمده می‌توان گفت در مواقع عدم دسترسی به روش‌های دارويی تسکين درد ناشی از رويه رگ‌گيری می‌توان روش غير دارويی استفاده از يخ را بکار برد.

رابطه زمان تزريق دوز كم فنتانيل و مهار پاسخ واكنش قلبي عروقي بدن در زمان لوله گذاري تراشه

نقيبي محمودآبادي ترانه*,حسين خان زاهد,شاملوثاني نسيم,تقي زاده ايماني اشكان,دوبختي فرامرز

زنجان، مرکز آموزشي درماني آيت اله موسوي، گروه بيهوشي

زمينه و هدف: هنگام لوله گذاري داخل تراشه از فنتانيل براي جلوگيري از اختلالات هموديناميک استفاده مي شود. از آنجايي که دوزهاي بالاي فنتانيل داراي عوارض جانبي مي باشد، بهتر است از كمترين دوز فنتانيل استفاده شود. از طرفي جهت حصول بيشترين اثر فنتانيل با دوز كم، اين دارو بايد در زماني مناسب تجويز گردد. هدف از اين مطالعه تعيين رابطه بين زمان تجويز دوز كم فنتانيل قبل از لوله گذاري جهت جلوگيري از پاسخ هاي هموديناميک به لوله گذاري مي باشد.
روش بررسي: اين مطالعه يك كارآزمايي باليني بود كه بر روي 120 بيمار با وضعيت فيزيکي  Iيا II درجه بندي انجمن متخصصين بيهوشي آمريکا که تحت عمل جراحي با بيهوشي عمومي بودند و بر طبق جدول اعداد تصادفي انتخاب شدند، انجام گرفت. گروه هاي II، III،IV  وV  فنتانيل با دوز 2 ميكروگرم در كيلو گرم به ترتيب 1، 3، 5 و 10 دقيقه قبل از لوله گذاري دريافت کردند. گروه I هيچ گونه دارويي دريافت نكرد. سپس القاي بيهوشي انجام گرديد. بيماران از راه دهان لوله گذاري شدند. ميزان ضربان قلب، فشارخون سيستوليك، دياستوليك و متوسط يك دقيقه بعد از لوله گذاري ثبت و ميزان اختلاف آن با مقدار پايه سنجيده شد.
يافته ها: گروه III کمترين تغييرات را در ضربان قلب، فشارخون دياستوليك و فشارخون متوسط نسبت به پايه داشت. فشارخون سيستوليك گروه IV با تفاوت اندک نسبت به گروه III، کمترين تغييرات را نشان داد.
نتيجه گيري: بهترين زمان تجويز فنتانيل با دوز كم جهت جلوگيري از واكنش قلبي عروقي بدن به لوله گذاري، 3 دقيقه قبل از لوله گذاري است.

كليد واژه: فنتانيل، دوز، زمان، لوله گذاري

دریافت مقاله:

بررسی تاثیر دو روش آرام سازی پیشرونده عضلانی و لمس درمانی بر اضطراب و ...

بررسی تاثیر دو روش آرام سازی پیشرونده عضلانی و لمس درمانی بر اضطراب و علایم حیاتی و بروز دیس ریتمی های قلبی بیماران تحت کاتتریسم قلبی

میترا ذوالفقاری
فضل اله احمدی

این پژوهش یک مطالعه نیمه تجربی و از نوع کارآزمایی بالینی است که در بیمارستان قلب جماران به منظور بررسی تأثیر دو روش درمانی غیردارویی (لمس درمانی و آرام سازی) بر اضطراب و علایم حیاتی و بروز دیس ریتمی های قلبی بیماران زن تحت کاتتریسم قلبی انجام شده است. ۸۰ بیمار مبتلا به بیماری عروق کرونر به روش نمونه گیری مبتنی بر هدف و با توجه به ویژگی های واحدهای مورد پژوهش انتخاب شدند که ۳ مورد به علل مختلف از مطالعه حذف گردیدند و ۷۷ مورد باقیمانده به صورت تصادفی به سه گروه لمس درمانی(۲۶ نفر) ، آرام سازی (۲۶ نفر) و گروه کنترل (۲۵ نفر) تقسیم شدند. چهار ساعت قبل از انجام کاتتریسم برای گروه ۱ روش لمس درمانی به مدت ۱۰-۱۵ دقیقه توسط پژوهشگر که در این زمینه آموزش کافی را دیده و مهارت لازم را کسب کرده بود انجام می شد و گروه ۲ نیز به مدت ۲۵-۲۰ دقیقه با استفاده از نوار آرام سازی بنسون، ورزش های آرام سازی پیشرونده عضلانی را انجام می داد.
روش های درمانی در هر ۲ گروه ۴ بار در طی این ۴ ساعت تکرار می شد (به فواصل هر یک ساعت) و در گروه کنترل ۳ هیچ گونه مداخله ای انجام نمی شد.
به منظور گردآوری داده ها از پرسشنامه و چک لیست ثبت علایم حیاتی و دستگاه اندازه گیری فشارخون و فرم اضطراب اسپیل برگر (حالت و رگه) و چک لیست مشاهده ای ثبت دیس ریتمی های قلبی حین کاتتریسم استفاده شد.
تجزیه و تحلیل اطلاعات توسط نرم افزار های کامپیوتری SPSS انجام گردید و نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که هر دو روش لمس درمانی و آرام سازی بر اضطراب موقعیتی واحدهای مورد پژوهش تأثیر معناداری داشته و اضطرابشان را کاهش داده اند (P=۰۰۰) ولی بر اضطراب شخصیتی افراد تأثیر معنادار نداشته اند و احتمالاً جلسات بیش تری برای مشخص شدن تاثیر آن ها ضرورت دارد.
از طرفی این روش ها بر کاهش فشارخون سیستولیک (P=۰.۰۰۲) و تعداد نبض (P=۰۰۰) و تعداد تنفس (P=۰.۰۰۱۴) بیمار در موقعیت تنش زا مؤثر بوده، آزمون آماری اختلاف معناداری را نشان داده و نیز توانسته اند موجب کاهش بروز دیس ریتمی قلبی (سینوس تاکیکاردی) در حین کاتتریسم (P=۰.۰۰۵). هم چنین مدت انجام کاتترویسم در گروه ۱ و ۲ نسبت به گروه کنترل اختلاف معناداری را نشان داده است (P=۰.۰۰۳). با استناد به نتایج این پژوهش، لمس درمانی روشی است که می تواند همانند آرام سازی اضطراب بیمار را در اتاق کاتتریسم و در موقعیت های تنش زا کاهش دهد و با کاهش اضطراب، منجر به کاهش فشارخون و نبض بیمار را در اتاق کاتتریسم در نتیجه اسپاسم عروقی و تاکی اریتمی های قلبی بکاهد و با توجه به این که در این روش بیمار غیرفعال بوده، محدودیت های روش آرام سازی را در برندارد می توان به عنوان یک روش جایگزین و مناسب در موقعیت بالینی آن را به کار گرفت و از آثار مثبت این روش درمانی نیز استفاده کرد.

برای دریافت فایل کلیک کنید

بررسي موانع اجراي فرايند پرستاري از ديدگاه پرستاران بخش ‌هاي مراقبت ويژه

اكبري محمد*,شمسي افضل

دانشكده پرستاري و مامايي، دانشگاه آزاد اسلامي، واحد خوراسگان، باشگاه پژوهشگران جوان، خوراسگان، ايران

مقدمه: عدم بکارگيري فرايند پرستاري به عنوان استاندارد مراقبتي، سبب کاهش کيفيت ارايه مراقبت مي شود. از اين رو پژوهش حاضر با هدف «شناسايي موانع اجراي فرايند پرستاري از ديدگاه پرستاران شاغل در بخش هاي ويژه» انجام شد.
روش ها: اين مطالعه توصيفي مقطعي بر روي 63 نفر از پرستاران شاغل در بخش هاي ويژه بيمارستان هاي منتخب شهر تهران که بر اساس نمونه گيري تصادفي - خوشه اي انتخاب شدند، در سال 1388 انجام گرفت و داده هاي پژوهش با استفاده از پرسشنامه پژوهشگر ساخته جمع آوري شد و با آمار توصيفي و تحليلي مورد تجزيه و تحليل قرار گرفتند.
يافته ها: مهمترين موانع فردي از ديدگاه پرستاران شامل نداشتن اطلاع کامل از مفهوم فرايند پرستاري (79.4 درصد)، نداشتن اعتقاد به مراقبت از بيمار بر اساس فرايند پرستاري (74.6 درصد) و يادگيري ناکافي در مورد اجراي فرايند پرستاري در بخش هاي ويژه (71.4 درصد) بود. همچنين مهمترين موانع مديريتي از ديدگاه پرستاران به ترتيب شامل نداشتن زمان کافي براي اجراي فرايند پرستاري به علت کثرت بيماران (84.1 درصد)، عدم حمايت از طرف مسوولان براي اجراي فرايند پرستاري (76.2 درصد) و واگذاري امور غيرپرستاري به پرستاران (76.2 درصد) بود.
نتيجه گيري: مسوولين بهداشتي کشور بايد با بکارگيري و استخدام نيروهاي پرستاري به ميزان کافي و ارايه آموزش هاي لازم و نيز فراهم کردن زمينه اجراي فرايند پرستاري به ارتقاي مراقبت ها کمک نمايند.

كليد واژه: فرايند پرستاري، پرستاران، بخش هاي ويژه

 دریافت فایل

ارتباط مشکلات روانشناختي با کيفيت زندگي کاري پرستاران بخش هاي مراقبت ويژه

محمدي اشرف*,سرهنگي فروغ,عبادي عباس,دانشمندي محمد,رييسي فر افسانه,اميري فاطمه,حاجي اميني زهرا

دانشكده پرستاري، دانشگاه علوم پزشكي ابهر، ابهر، ايران

اهداف: پرستاران به عنوان بزرگترين گروه ارايه دهنده خدمات بهداشتي بايد از کيفيت زندگي کاري مطلوبي برخوردار باشند تا بتوانند مراقبت ها را به شکل مطلوب به مددجويان ارايه دهند. مطالعه حاضر با هدف «بررسي ارتباط مشکلات روانشناختي بر کيفيت زندگي کاري پرستاران بخش هاي مراقبت ويژه» انجام شد.
روش ها: اين پژوهش توصيفي - همبستگي از نوع مقطعي بر روي 143 نفر از پرسنل پرستاري شاغل در بخش هاي ويژه بيمارستان هاي شهر تهران در سال 1389 انجام شد. اطلاعات با استفاده از سه پرسشنامه شامل ويژگي هاي جمعيت شناختي، پرسشنامه کيفيت زندگي کاري بر اساس مدل والتون و پرسشنامه استانداردDASS21  جمع آوري شد اطلاعات توسط نرم افزار SPSS16 و با استفاده از آزمون ضريب همبستگي پيرسون و آزمون کاي اسکوار مورد تجزيه و تحليل قرار گرفت.
يافته ها: بين کيفيت زندگي کاري با استرس (p=0.07) و افسردگي (p=0.05) همبستگي مشاهده نشد ولي با اضطراب همبستگي معکوس ضعيفي وجود داشت (r=-0.27 و p=0.002).
نتيجه گيري: با توجه به تاثير اضطراب بر کاهش کيفيت زندگي کاري پرستاران، توجه به اضطراب پرستاران بخصوص توسط مديران ضروري است.

كليد واژه: كيفيت زندگي كاري، مشكلات روانشناختي، پرستار، بخش مراقبت ويژه

 دریافت فایل

مقايسه تاثير ساکشن لوله تراشه با و بدون محلول نرمال سالين بر ضربان قلبي و درصد اشباع هموگلوبين

اهداف: ريختن نرمال سالين داخل تراشه، قبل از ساکشن کردن، يک مداخله سنتي پرستاري است. اين مطالعه با هدف «بررسي تاثير ساکشن لوله تراشه، با محلول نرمال سالين و بدون محلول نرمال سالين بر ضربان قلب و ميزان اشباع هموگلوبين» انجام شد.
روش ها: اين مطالعه نيمه تجربي با طرح متقاطع بر روي پنجاه بيمار ترومايي بخش مراقبت هاي ويژه بيمارستان شهيد باهنر شهر کرمان در سال 1388 انجام شد. براي هر بيمار، ساکشن يک بار با پنج ميلي ليتر محلول نرمال سالين و يک بار بدون محلول انجام شد. ضربان قلب و ميزان اشباع هموگلوبين به ترتيب يک، دو و پنج دقيقه قبل و بعد و حين ساکشن توسط دستگاه هاي مونيتورينگ استاندارد اندازه گيري و ثبت شد. براي تجزيه و تحليل داده ها از آزمون هاي تي زوج و تي مستقل و SPSS17 استفاده شد.
يافته ها: در هر دو گروه ضربان قلب بعد از ساکشن افزايش داشت و در گروهي که نرمال سالين دريافت کرده بود اندکي بيشتر بود ولي تفاوت آماري معني دار نبود. تغييرات منفي اشباع هموگلوبين در گروهي که از نرمال سالين استفاده شد در مقايسه با گروهي که استفاده نشد بيشتر بود (p<0.05).
نتيجه گيري: محلول نرمال سالين قبل از ساکشن مي تواند کاهش اشباع هموگلوبين با اکسيژن را به همراه داشته باشد و بهتر است براي رقيق کردن ترشحات از راه کارهاي مناسب تري مثل مرطوب کردن هواي دمي استفاده کرد تا عوارض آن به حداقل برسد.

 كليد واژه: ساکشن تراشه، ضربان قلب، اشباع هموگلوبين، نرمال سالين

دانشكده پرستاري و مامايي رازي، دانشگاه علوم پزشكي كرمان، كرمان، ايران

رفيعي حسين,ايرانمنش صديقه,سبزواري سكينه

دریافت فایل

نقش ويژگي‌ هاي فردي و الگوي قضاوت در نگرش به اتانازي

مقدمه: در حالي که اتانازي از بحث ‌انگيزترين موضوعات در حوزه‌ مراقبت ‌هاي پايان حيات است، درباره‌ هم ‌بسته ‌هاي روان‌ شناختي نگرش به آن، به ويژه در ايران اطلاعات چنداني در دست نيست. پژوهش حاضر، با هدف «سنجش ميزان پذيرش اتانازي، و بررسي نقش متغيرهاي شخصيتي و ديني در نگرش به اتانازي» انجام شد.
روش ‌ها: اين مطالعه که از نوع توصيفي - تحليلي است روي 233 دانشجوي دانشگاه تهران انجام شد. ابزار مطالعه، پرسشنامه ‌هاي زير بودند: پذيرش اتانازي، مقياس نگرش به اتانازي، مقياس پنج عامل بزرگ شخصيت و مقياس سبک‌ هاي دين‌ داري. ‌همچنين، شرکت کنندگان سناريوي واگن را مطالعه کردند و به داوري درباره‌ آن پرداختند. داده‌ ها با نرم ‌افزار SPSS و روش ‌هاي آمار توصيفي و استنباطي شامل فراواني، آزمون تي، همبستگي و رگرسيون تجزيه و تحليل شدند. يافته‌ ها: نتايج نشان داد 63.9 درصد و 58.8 درصد شرکت کنندگان به ترتيب با اتانازي فعال و غيرفعال مخالف بودند. ميزان مخالفت با اتانازي فعال، بيش از مخالفت با نوع غيرفعال بود (p<0.05). جنسيت و سن شرکت‌ کنندگان رابطه ‌اي با پذيرش اتانازي و نگرش به آن نداشت. از ميان متغيرهاي شخصيتي و ديني، تنها متغيرهاي ديني با نگرش به اتانازي رابطه (منفي) داشتند و الگوي قضاوت مخالفان و موافقان اتانازي، تفاوت چنداني نداشت.

نتيجه‌ گيري: بر اساس يافته ‌هاي پژوهش حاضر، بيشتر دانشجويان ايراني با اتانازي مخالفند و مخالفت آنها با اتانازي فعال، بيش از نوع غيرفعال اتانازي است. نقش دين ‌داري در مخالفت با اتانازي متاثر از عوامل شخصيتي نيست. يافته‌ هاي اين پژوهش ضمن برجسته‌ تر ساختن تفاوت اتانازي فعال و غيرفعال، حمايت ضعيفي از استدلال شيب لغزنده فراهم آورد.

كليد واژه: اتانازي، نگرش به اتانازي، معماي واگن، ويژگي هاي فردي، اخلاق پزشکي

گروه روانشناسي، دانشكده روانشناسي و علوم تربيتي، دانشگاه تهران، تهران، ايران

دریافت فایل